گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران و حدیث
جلد اول
1 . ایثار



اشاره

1 . ایثاردرآمدفصل یکم : تشویق به ایثارفصل دوم : ارزش ایثارفصل سوم : برکات ایثارفصل چهارم : آداب ایثارفصل پنجم : نمونه های والای ایثار

.


ص: 103

. .


ص: 104



درآمد

اشاره

ایثار ، در لغت

ایثار ، در قرآن و حدیث

درآمدایثار ، در لغتایثار ، مصدر است از ریشه «أثر» و در لغت ، به معنای «تقدیم الشی ء (مقدّم داشتن چیزی)» است . ابن فارس ، در معنای این واژه می گوید: أثر الهمزهُ وَ الثاءُ وَ الراءُ لَهُ ثَلاثَهُ اُصولٍ : تَقدیمُ الشَّی ءِ ، وَ ذِکرُ الشَّی ءِ ، وَ رَسمُ الشَّی ءِ الباقی . قالَ الخَلیلُ : قَد أثِرْتُ بِأَن أفعَلَ کَذا ، وَ هُوَ هَمٌّ فی عَزمٍ ، وَ تَقولُ افعَل یا فُلانُ هذا آثِرا ما ، وَ آثِرَ [ذی] أثیر ، أی إن اختَرتَ ذلِکَ الفِعلَ فَافعَل هذا إمّا لا. قالَ ابنُ الأَعرابِیُّ: مَعناهُ افعَلهُ أوَّلَ کُلِّ شَیءٍ . (1) اثر (همزه و ثاء و راء) سه ریشه معنایی دارد : پیش انداختن چیز ، یادکرد آن و صورت اثرِ باقی مانده . خلیل گفته است : «قد أثرتُ بأن أفعل کذا» ، اهتمام به انجام دادن تصمیم است . و وقتی می گویی : «یا فلان! هذا آثرا ما آثرَ [ذی ]أثیر» ، یعنی هر گاه کاری را انتخاب کردی ، انجامش بده یا رهایش کن . ابن اعرابی گفته است : معنای آن ، چنین است : «آن را پیش تر از همه انجام بده» .

ایثار ، در قرآن و حدیثایثار و مشتقّات آن ، در متون اسلامی در دو معنای متضاد به کار رفته است : گاه در

.

1- .معجم مقاییس اللغه: ج 1 ص 53 مادّه «أثر» .

ص: 105

مقدّم داشتن مثبت که یکی از بزرگ ترین ارزش های اخلاقی است ، مانند این آیه شریف : «وَ یُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ . (1) و [دیگران را] بر خویشتن مقدّم می دارند ، هر چند خودشان نیازمند باشند» و گاه در مقدّم داشتن منفی ، مانند: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا * وَ الْأَخِرَهُ خَیْرٌ وَ أَبْقَی . (2) بلکه زندگانی دنیا را ترجیح می دهید ، در حالی که آخرت ، بهتر و پایدارتر است» . نکته قابل توجّه در آن جا که این واژه برای ارائه یکی از ارزش های اخلاقی استعمال می شود ، این است که از نگاه اسلام ، مطلقِ مقدّم داشتن دیگران بر خود در تأمین نیازها و خواست ها ، ارزش تلقّی نمی گردد ؛ زیرا ترجیح بدون مرجّح و تقدیم نابه جا چنان که در آداب ایثار خواهد آمد ، ارزش نیست . از این رو در مصباح الشریعه ، ایثارِ مثبت ، چنین تعریف شده است: أصلُ الإِیثارِ تَقدیمُ الشَّی ءِ بِحَقِّهِ . (3) ایثار ، در اصل ، مقدّم داشتن چیزی است به جا . این بخش ، برای تبیین ایثار مثبت از نگاه قرآن و حدیث است . (4) بنا بر این ، آنچه پس از این به عنوان جمع بندی متون این بخش خواهد آمد ، در باره ایثار به عنوان یک ارزش مهمّ اخلاقی است .

.

1- .حشر: آیه 9 .
2- .اعلی: آیه 16 17 .
3- .مصباح الشریعه : ص 415 .
4- .مباحث مربوط به ایثار منفی ، ضمن مدخل «دنیا» خواهد آمد ، إن شاء اللّه !

ص: 106



ارزش ایثار

ارزش ایثارایثار ، یکی از برجسته ترین فضایل و ارزش های انسانی است که در سخنان نورانی پیشوایان اسلام ، از آن با عناوینی مانند: بالاترینِ مکارم اخلاقی ، بالاترینِ مراتب احسان ، بالاترینِ درجات ایمان و بهترینِ عبادت ، ارزش گذاری گردیده است (1) و در فرهنگ اسلام ، کسانی شایسته نام برداری به فضیلت ، مروّت و فتوّت هستند که از این خصلت ارجمند ، برخوردار باشند . (2) کمالات انسانی ، از یک سو متّصل به ایثار است و از سوی دیگر ، منتهی به یقین ، و چنین است که میزان الحکمه (میزان حکمت) به طور طبیعی با «ایثار» آغاز می شود و با «یقین» ، پایان می یابد. پیامبر اسلام و اهل بیت آن بزرگوار که کامل ترین انسان ها هستند از بالاترین مراتب ایثار ، برخوردارند و در این خصلت زیبای انسانی و اسلامی ، سرمشق دیگران اند . (3) پیروان راستین آنان نیز از این خصلت ، بهره وافری داشته اند و دارند . (4) امام حسن علیه السلام ، در توصیف همنشینان پیامبر خدا می فرماید: یُوَقِّرونَ الکَبیرَ، وَ یَرحَمونَ الصَّغیرَ ، وَ یُؤثِرونَ ذَا الحاجَهِ . (5) به بزرگ ترها احترام می گذارند ، با کوچک ترها مهربان اند ، و نیازمند را بر خود ، ترجیح می دهند .

.

1- .ر . ک : ص 129 (ایثار / فصل دوم : ارزش ایثار) .
2- .ر . ک : ص 123 ح 5 و ص 125 ح 9 و 12 .
3- .ر . ک : ص 159 (ایثار / فصل پنجم / پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ) و ص 161 (اهل بیت علیهم السلام ) .
4- .ر . ک : ص 185 (ایثار / فصل پنجم / انصار) و ص 197 (ابو ذر) و ص 199 (یاران امام حسین علیهم السلام ) .
5- .معانی الأخبار: ص 83 ح 1 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 318 ، المناقب ، کوفی: ج 1 ص 25 ح 1 ، بحار الأنوار: ج 16 ص 152 ح 4 ؛ کنز العمّال: ج 7 ص 166 ح 18535 .

ص: 107



انواع ایثار

الف - ایثار در مال

ب - ایثار در جان

انواع ایثارپیش از این توضیح دادیم که ایثار ، عبارت است از مقدّم داشتن دیگران بر خود در تأمین نیازها و خواست ها . بنا بر این ، ایثار ، انواع فراوانی دارد و آنچه در این جا به عنوان انواع ایثار ، ذکر می کنیم ، شماری از مصادیق این عنوان است که در احادیث اسلامی آمده ؛ امّا انواع ایثار ، منحصر به این موارد نیست . انواع ایثار که در احادیث اسلامی آمده ، عبارت است از :

الف ایثار در مالبررسی متونی که در این بخش آمده ، نشان می دهد که در قرآن و حدیث ، بیشترین کاربرد کلمه «ایثار» و آنچه این معنا را می رساند ، در ایثار مالی است و این ، بدان جهت است که نیازهای مالی ، از گسترده ترین و ضروری ترین نیازهای انسان است.

ب ایثار در جاناهمّیت و ارزش ایثار در جان ، بسی فراتر از ایثار در مال است . کمتر کسی است که حاضر شود زندگی دیگری را بر زندگی خود ، مقدّم بدارد . حتّی فرشتگانِ برجسته ای مانند جبرئیل و میکائیل علیهماالسلام ، از این نوع ایثار ، تن می زنند . (1) در واقع ، ایثار در جان ، مرتبه انسان کامل است . از این رو ، ایثار امام علی علیه السلام در لیله المَبیت ، مورد ستایش خداوند متعال قرار می گیرد و خداوند ، این چنین در نزد فرشتگان ، به آن مباهات می کند : «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَآءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ . (2)

.

1- .ر . ک : ص 161 ح 66 و ص 163 ح 68 .
2- .بقره : آیه 207 .

ص: 108



ج - ایثار در دعا

و کسانی از مردم ، جانشان را برای به دست آوردن رضای خدا ، سودا می کنند» . (1)

ج ایثار در دعایکی از نکات آموزنده در سیره اهل بیت علیهم السلام ، مقدّم داشتن دیگران در دعاست . امام کاظم علیه السلام ، از پدرانش علیهم السلام چنین روایت نموده است : کانَت فاطِمَهُ علیهاالسلام إذا دَعَت تَدعو لِلمُؤمِنینَ وَ المُؤمِناتِ وَ لا تَدعو لِنَفسِها، فَقیلَ لَها: یا بِنتَ رَسولِ اللّهِ! إنَّکِ تَدعینَ لِلنّاسِ وَ لا تَدعینَ لِنَفسِکِ ! فَقالَت: الجارُ ثُمَّ الدّارُ . (2) فاطمه علیهاالسلام ، هر گاه دعا می کرد ، برای زنان و مردان مؤمن ، دعا می کرد و برای خودش دعا نمی کرد . به ایشان گفته شد : ای دختر پیامبر خدا! شما برای مردم ، دعا می کنی و برای خودت دعا نمی کنی؟ فرمود : «اوّل ، همسایه ، بعد ، خانه!» . پیروان برجسته اهل بیت علیهم السلام نیز از فضیلت این نوع ایثار ، برخوردار بودند . زید نرسی می گوید: کُنتُ مَعَ مُعاوِیَهَ بنِ وَهبٍ فِی المَوقِفِ وَ هُوَ یَدعو ، فَتَفَقَّدتُ دُعاءَهُ ، فَما رَأَیتُهُ یَدعو لِنَفسِهِ بَحَرفٍ ، وَ رَأَیتُهُ یَدعو لِرَجُلٍ رَجُلٍ مِنَ الآفاقِ وَ یُسَمِّیهِم وَ یُسَمِّی آباءَهُم حَتّی أفاضَ النّاسُ . فَقُلتُ لَهُ : یا عَمُّ! لَقَد رَأَیتُ مِنکَ عَجَبا ! قالَ : وَ مَا الَّذی أعجَبَکَ مِمّا رَأَیتَ ؟ قُلتُ : إیثارُکَ إخوانَکَ عَلی نَفسِکَ فی مِثلِ هذَا المَوضِعِ ، وَ تَفَقُّدُکَ رَجُلاً رَجُلاً . فَقالَ لی : لا تَعجَب مِن هذا یَا بنَ أخی ؛ فَإِنّی سَمِعتُ مَولایَ وَ مَولاکَ وَ مَولی کُلِّ

.

1- .ر . ک : ص 161 (ایثار / فصل پنجم / ایثاری که خدا به آن مباهات می کند) .
2- .علل الشرائع : ص 182 ح 2 ، روضه الواعظین : ص 361 ، بحار الأنوار : ج 43 ص 82 ح 4 . نیز ، ر . ک : دلائل الإمامه : ص 152 ح 65 ، کشف الغمّه : ج 2 ص 94 .

ص: 109

مُؤمِنٍ وَ مُؤمِنَهٍ وَ کانَ وَ اللّهِ سَیِّدَ مَن مَضی ، وَ سَیِّدَ مَن بَقِیَ بَعدَ آبائِهِ عَلَیهِمُ الصَّلاهُ وَالسَّلامُ وَ إلّا صَمَّتا اُذُنا مُعاوِیَهَ وَ عَمِیَتا عَیناهُ وَ لا نالَتهُ شَفاعَهُ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله إن لَم یَکُن سَمِعتُهُ مِنهُ وَ هُوَ یَقولُ: مَن دَعا لِأَخیهِ فی ظَهرِ الغَیبِ ناداهُ مَلَکٌ مِنَ السَّماءِ الدُّنیا: یا عَبدَ اللّهِ! وَ لَکَ مِئَهُ ألفِ ضِعفٍ مِمّا دَعَوتَ ، وَ ناداهُ مَلَکٌ مِنَ السَّماءِ الثّانِیَهِ : یا عَبدَ اللّهِ! وَ لَکَ مِئَتا ألفِ ضِعفٍ مِمّا دَعَوتَ ، وَ ناداهُ مَلَکٌ مِنَ السَّماءِ الثّالِثَهِ : یا عَبدَ اللّهِ! ولَکَ ثَلاثُمِئَهِ ضِعفٍ مِمّا دَعَوتَ ، وَ ناداهُ مَلَکٌ مِنَ السَّماءِ الرّابِعَهِ : یا عَبدَ اللّهِ! وَ لَکَ أربَعُمِئَهِ ألفِ ضِعفٍ مِمّا دَعوتَ ، وَ ناداهُ مَلَکٌ مِنَ السَّماءِ الخامِسَهِ : یا عَبدَ اللّهِ! وَ لَکَ خَمسُمِئَهِ ألفِ ضِعفٍ مِمّا دَعوتَ ، وَ ناداهُ مَلَکٌ مِنَ السَّماءِ السّادِسَهِ : یا عَبدَ اللّهِ! وَ لَکَ سِتُّمِئَهِ ألفِ ضِعفٍ مِمّا دَعوتَ ، وَ ناداهُ مَلَکٌ مِنَ السَّماءِ السّابِعَهِ : یا عَبدَ اللّهِ! وَ لَکَ سَبعُمِئَهِ ألفِ ضِعفٍ مِمّا سَأَلتَ ، ثُمَّ یُنادیهِ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : أنَا الغَنِیُّ الَّذی لا أفتَقِرُ . یا عَبدَ اللّهِ! لَکَ ألفُ ألفِ ضِعفٍ مِمّا دَعوتَ . فَأَیُّ الخَطَرَینِ أکبَرُ یَا بنَ أخی : مَا اختَرتُهُ أنَا لِنَفسی أو ما تَأمُرُنی بِهِ ؟ (1) با معاویه بن وهب ، در موقف (عرفات) بودم و او مشغول دعا کردن بود . در دعایش کنجکاوی نمودم . ندیدم که حتّی یک کلمه برای خودش دعا کند ؛ بلکه برای یکایک مسلمانان ، به نام و نام پدرانشان ، دعا می کرد ، تا آن که مردم کوچیدند . به او گفتم : عمو جان! از شما چیز عجیبی دیدم . گفت : چه دیدی که تو را به تعجّب وا داشته است؟ گفتم : در یک چنین مکانی ، برادرانت را بر خودت مقدّم می داری و به یاد یکایک افراد هستی ! به من گفت : از این کار ، تعجّب مکن ، پسر برادرم ؛ زیرا من از مولایم و مولای تو و مولای همه مردان و زنان مؤمن که به خدا سوگند ، آقای گذشتگان و آقای تمام

.

1- .عدّه الداعی : ص 171 ، الاُصول الستّه عشر : ص 44 ، الدعوات : ص 289 ح 30 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 390 .

ص: 110



د - ایثار در پرسش

کسانی است که بعد از پدران بزرگوارش باقی مانده اند شنیدم و کر باد این دو گوش معاویه و کور باد دو چشم او و به شفاعت محمّد صلی الله علیه و آله نرسد ، اگر نشنیده باشد که فرمود : «هر کس پشت سر برادرش برای او دعا کند ، فرشته ای از آسمان دنیا ندا در می دهد : ای بنده خدا! هزار برابر اجر آنچه دعا کردی ، برای خودت باد! و فرشته ای از آسمان دوم ، ندا در می دهد : ای بنده خدا! و دویست هزار برابر آنچه دعا کردی ، برای خودت باد! و فرشته ای از آسمان سوم ، ندا در می دهد : ای بنده خدا! و سیصد هزار برابر آنچه دعا کردی ، از برای خودت باد! و فرشته ای از آسمان چهارم ، ندا در می دهد : ای بنده خدا! چهارصد هزار برابر آنچه دعا کردی ، از برای خودت باد! و فرشته ای از آسمان پنجم ، ندا در می دهد : ای بنده خدا! پانصد هزار برابر آنچه دعا کردی ، از برای خودت باد! و فرشته ای از آسمان ششم ، ندا در می دهد : ای بنده خدا! ششصد هزار برابر آنچه دعا کردی ، از برای خودت باد! و فرشته ای از آسمان هفتم ، ندا در می دهد : ای بنده خدا! هفتصد هزار برابر آنچه دعا کردی ، از برای خودت باد! . آن گاه ، خداوند تبارک و تعالی به او ندا در می دهد : منم آن غنی ای که هرگز فقیر نمی شوم . ای بنده خدا! هزار هزار برابر آنچه دعا کردی ، از برای خودت باد! » . پس ، ای برادرزاده! کدام یک بهتر و بزرگ تر است : آنچه من برای خود انتخاب کردم ، یا آنچه تو مرا به آن توصیه می کنی؟

د ایثار در پرسشیکی دیگر از انواع ایثار که در احادیث آمده ، ایثار در پرسش است . از امام باقر علیه السلام روایت شده است : صَلّی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِأَصحابِهِ الفَجرَ، ثُمَّ جَلَسَ مَعَهُم یُحَدِّثُهُم حَتّی طَلَعَتِ الشَّمسُ، فَجَعَلَ یَقومُ الرَّجُلُ بَعدَ الرَّجُلِ حَتّی لَم یَبقَ مَعَهُ إلّا رَجُلانِ : أنصارِیٌّ وَ ثَقَفِیٌّ، فَقالَ لَهُما رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : قَد عَلِمتُ أنَّ لَکُما حاجَهً تُریدانِ أن تَسأَلانی عَنها، فَإِن شِئتُما

.


ص: 111

أخبَرتُکُما بِحاجَتِکُما قَبلَ أن تَسأَلانی وَ إن شِئتُما فَاسأَلانی . قالا: بَل تُخبِرُنا یا رَسولَ اللّهِ ؛ فَإِنَّ ذلِکَ أجلی لِلعَمی وَ أَبعَدُ مِنَ الاِرتِیابِ وَ أَثبَتُ لِلإِیمانِ . فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : أمّا أنتَ یا أخَا الأَنصارِ فَإِنَّکَ مِن قَومٍ یُؤثِرونَ عَلی أنفُسِهِم وَ أَنتَ قَرَویٌّ وَ هذَا الثَّقَفِیُّ بَدَوِیٌّ أفَتُؤثِرُهُ بِالمَسأَلَهِ؟ فَقالَ: نَعَم، قالَ: أمّا أنتَ یا أخا ثَقیف فَإِنَّکَ جِئتَ تَسأَلُنی عَن وُضوئِکَ وَ صَلاتِکَ وَ ما لَکَ فِیهما مِنَ الثَّوابِ ... . (1) پیامبر خدا ، نماز صبح را با اصحابش اقامه کرد و سپس با آنان به گفتگو نشست تا آن که آفتاب زد . اصحاب ، یکی پس از دیگری خارج شدند تا جایی که فقط دو نفر با ایشان باقی ماندند : یک نفر انصاری و مردی ثقفی . پیامبر خدا به آن دو فرمود : «می دانم که کاری دارید و می خواهید از من بپرسید . اگر دوست داشته باشید ، پیش از آن که شما بپرسید ، به شما بگویم که چه می خواهید ، و اگر دوست دارید ، شما خود بپرسید» . گفتند : خودت به ما خبر بده ، ای پیامبر خدا ؛ زیرا این کار ، در از بین بردن کوری دل ، مؤثّرتر و در زدودن تردید ، کارگرتر است و ایمان را استوارتر می سازد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «امّا تو ای برادر انصاری! از قومی هستی که دیگران را بر خویشتن ، مقدّم می دارند . تو آبادی نشین هستی و این مرد ثقفی ، بیابانگرد است . آیا در سؤال کردن ، او را بر خود ، مقدّم می داری؟» . گفت : آری . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «امّا تو ، ای مرد ثقفی ! تو آمده ای تا در باره وضو و نمازت و ثوابی که در این دو برای تو هست ، از من سؤال کنی» ... .

.

1- .کتاب من لایحضره الفقیه : ج 2 ص 202 ح 2138 ، الأمالی ، صدوق : ص 441 ح 22 ، الخرائج و الجرائح: ج 2 ص 514 ح 26 ، روضه الواعظین: ص 334 ، بحار الأنوار : ج 99 ص 3 ح 3 ، الکافی: ج 3 ص 71 ح 7 .

ص: 112



عوامل ایثار

عوامل ایثاردر نضره النعیم ، زیر عنوان: «عواملی که بر ایثار ، مساعدت می کنند»، آمده است: 1 . تعظیم الحقوق: فإن عظمت الحقوق عنده ، قام بواجبها و رعاها حقّ رعایتها و استعظم إضاعتها ، و علم أنّه إن لم یبلغ درجه الإیثار لم یؤدّها کما ینبغی فیجعل إیثاره احتیاطا لأدائها . 2 . مقت الشّحّ: فإنّه إذا مقته و أبغضه التزم الإیثار ؛ فإنّه یری أنّه لا خلاص له من هذا المقت البغیض إلّا بالإیثار . 3 . الرَّغبه فی مکارم الأخلاق: و بحسب رغبته فیها یکون إیثاره ؛ لأنّ الإیثار أفضل درجات مکارم الأخلاق . (1) 1 . بزرگداشت حقوق : اگر حقوق در نظر انسان ، بزرگْ داشته شود ، آن را کاملاً رعایت می کند و به آن ، جامه عمل می پوشاند و تباه کردن آن را ناگوار می داند و می داند که اگر به مقام ایثار نرسد ، حقوق را چنان که شایسته است ، رعایت نکرده است . بنا بر این ، ایثارش را برای مراقبت از حقوق ، قرار می دهد . 2 . نفرت از خسّت : هر گاه انسان از خسّت ، نفرت پیدا کند و آن را زشت بشمارد ، خود را به ایثار ملزم می کند و راهی برای نجات از این نفرت کینه آلود ، جز با ایثار ، برای خود نمی یابد . 3 . تمایل به مکارم اخلاقی : انسان ، بر حسب تمایل به خصلت های خوب اخلاقی ، ایثار می ورزد ، برای این که ایثار ، برترین درجه خصلت های بزرگوارانه اخلاقی است . به نظر می رسد که در ریشه یابی اسباب ایثار ، این مقدار ، کافی نیست . درست است که اموری مانند: بزرگداشت حقوق ، و بیزاری از بخل و رغبت به ارزش های

.

1- .نضره النعیم: ج 3 ص 630 (به نقل از : مدارج السالکین ، ابن قیّم ، با اندکی تصرّف) .

ص: 113



آثار ایثار

اخلاقی (مکارم اخلاق) در پیدایش خصلت ارزشمند ایثار ، مؤثّر است ؛ لیکن مسئله اصلی ، این است که : این خصوصیاتی که عوامل ایثار شمرده شده اند، چگونه در انسان تحقّق پیدا می کنند ؟ و چه کسی به خاطر رغبت به ارزش های اخلاقی و نفرت از حرص و خِسّت ، و برای رعایت حقوق دیگران ، ایثار می نماید و خواست دیگران را بر خواست خود ، مقدّم می دارد؟ بررسی دقیق برای پاسخ دادن به این سؤال ، نشان می دهد که ایثار ، ریشه ای جز ایمان نمی تواند داشته باشد . تقویت صفات نیکویی که به صفت ایثار منتهی می شوند نیز تنها در سایه ایمان ، امکان پذیر است . از این رو ، در مکاتب مادّی ، سخن از ارزش های اخلاقی ، شوخی است و هدفی جز فریب دادن و گم راه کردن افکار عمومی ندارد. بر این پایه ، هر چه ایمان در وجود انسانْ تقویت شود ، به خصلت ارزشمند ایثار ، نزدیک تر می گردد و به فرموده امام علی علیه السلام ، انسان ، در بالاترینِ مراتب ایمان ، ایثارگر می شود (1) و به فرموده امام صادق علیه السلام ، مؤمنانِ کامل اند که در سختی ، دیگران را بر خود ، مقدّم می دارند (2) و هر چه ایمان ، کامل تر شود ، قدرت ایثارگری در انسان ، افزون می گردد تا به مرتبه ایثار جان و جانبازی می رسد.

آثار ایثارایثار ، نقطه مقابل استئثار (انحصارطلبی) است . هر چه استئثار برای جامعه مطلوب انسانی زیانبار ، و برای وحدت و انسجام آن ، ویرانگر است ، (3) ایثار ، سودمند و سازنده است.

.

1- .ر . ک : ص 129 ح 15 .
2- .ر . ک : ص 139 ح 41 .
3- .ر . ک : ص 205 (استئثار «ویژه خواری / انحصارطلبی» / درآمد) .

ص: 114

اسلام ، در مقابل مکاتب مادّی که فرهنگ خودخواهی و خودپرستی را تبلیغ و ترویج می کنند ، خودخواهی را ریشه مفاسد فردی و اجتماعی می داند و با ترویج فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی می خواهد این ریشه خطرناک را بخشکاند. البته با یک نگاه دقیق و عمیق ، در می یابیم که اسلام ، با این اقدام ، خودخواهی فطری انسان را هدایت ، و منافع واقعی و درازْ مدّت او را تأمین کرده است. انسان های ایثارگر ، در واقع ، خود را می سازند و منافع حقیقی و همیشگی خود را تأمین می کنند و به تعبیر قرآن کریم: «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ . (1) اگر نیکی کنید ، به خودتان نیکی کرده اید» . به عکس ، مادّی گرایان و خودخواهان ، خود را تباه می کنند و منافع حقیقی و همیشگی خود را از دست می دهند و به تعبیر دقیق قرآن کریم ، فراموشی خدا ، در واقع ، فراموشی خویش است: «نَسُواْ اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ . (2) خدا را فراموش کردند . خداوند هم آنان را دچار خودْفراموشی کرد» . بدین سان ، گسترش فرهنگ ایثار در جامعه ، نه تنها منافع شخصی ایثارگران را تهدید نمی کند ، بلکه آنان را محبوب خدا (3) و خلق می نماید (4) و موجب دستیابی آنان به بهترین زندگی ها در جهان جاوید می شود . (5) علاوه بر این ، ریشه مفاسد اجتماعی را نیز می سوزاند و منافع مادّی و معنوی جامعه بشر را تأمین می نماید.

.

1- .اسرا: آیه 7 .
2- .حشر: آیه 19 .
3- .ر . ک : ص 121 ح 3 و ص 123 ح 4 .
4- .ر . ک : ص 141 ح 44 .
5- .ر . ک : ص 145 (ایثار / فصل سوم / وارد شدن به بالاترین مرتبه بهشت) .

ص: 115



آداب ایثار

الف - اخلاص

قرآن کریم ، در ذیل آیه ایثار ، برکات فردی و اجتماعی آن را در یک جمله خلاصه کرده ، می فرماید: «وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ . (1) و آنها که از خسّت نفس خویش ، مصون بمانند ، آنان ، همان رستگاران اند» . فَلاح ، از مهم ترین برکاتِ ایثار و مبارزه با خودخواهی و خسّت است ، و آن ، عبارت است از : کامیابی و رسیدن به همه خواست های حقیقیِ فردی و اجتماعی . (2)

آداب ایثاردر تعریف «ایثار» گفتیم که اصل ایثار ، عبارت است از «مقدّم داشتن چیزی بر اساس حق (به جا)» . اصول آداب ایثار که در فصل چهارم خواهد آمد در این تعریف ، خلاصه شده است . بنا بر این ، رعایت این آداب ، شرط تحقّق مفهوم ایثار به عنوان یک ارزش مهمّ اخلاقی نیز هست:

الف اخلاصنخستین ادبِ ایثار ، اخلاص است . (3) اگر اخلاص نباشد ، «مقدّم داشتن دیگری» تحقّق پیدا نمی کند . وقتی کسی با انگیزه ای غیر الهی ، چیزی را که خود بدان نیازمند است ، به دیگری می دهد ، در واقع ، آن را به خودش داده است ؛ چرا که انگیزه نفسانی و خودخواهی ، او را وادار به این عمل کرده است.

.

1- .حشر: آیه 9 .
2- .فلاح : کامیابی و رسیدن به خواست هاست ، و بر دو قسم است : دنیوی و اخروی (مفردات ألفاظ القرآن : ذیل «فلح») .
3- .ر . ک : ص 149 (ایثار / فصل چهارم / اخلاص) .

ص: 116



ب - علاقه مندی

ج - مقدّم داشتن نزدیکان

د - مقدّم داشتن اهل ایمان

ه - مقدّم داشتن نیازمندتر

ب علاقه مندیدومین ادب ایثار ، علاقه مندی به چیزی است که ایثار می شود . (1) اگر علاقه مندی به آن نباشد ، «مقدّم داشتن دیگران» نیز بی معناست . این ادب نیز از تعریف ایثار ، قابل استنباط است .

ج مقدّم داشتن نزدیکانمقدّم داشتن نزدیکان و کسانی که تأمین نیازهای زندگی آنان بر انسان واجب است ، یکی دیگر از آداب ایثار است. (2) این ادب را از افزودن قید «بحقّه (بر اساس حق)» به تعریف ایثار نیز می توانیم استخراج کنیم ؛ زیرا مقدّم داشتن دیگران بر «نزدیکان» ، عقلاً و شرعا صحیح نیست.

د مقدّم داشتنِ اهل ایمانادب دیگر ایثار ، مقدّم داشتنِ اهل ایمان است و بدون ایمان ، مقدّم داشتن دیگری ، «حق» تلقی نمی گردد ، چنان که از امام علی علیه السلام روایت شده: عامِل سائِرَ النّاسِ بِالإِنصافِ ، وَ عامِلِ المُؤمِنینَ بِالإِیثارِ . (3) با دیگر مردمان ، به انصاف رفتار کن و با مؤمنان ، به ایثار .

ه مقدّم داشتن نیازمندتراین ادب نیز از مقوِّمات مفهوم ارزشیِ ایثار است ؛ زیرا تأمین نیازهای ثانویه دیگران با هزینه نیازهای اوّلیه خود ، حق و ارزش محسوب نمی شود . از این رو ، امام علی علیه السلام در باره آیه ایثار می فرماید:

.

1- .ر . ک : ص 151 (ایثار / فصل چهارم / دوست داشتن آنچه ایثار شده) .
2- .ر . ک : ص 153 (ایثار / فصل چهارم / مقدّم داشتن خانواده) .
3- .ر . ک : ص 154 ح 60 .

ص: 117



و - برخورد خوش

لا تَستَأثِر عَلَیهِ بِما هُوَ أحوَجُ إلَیهِ مِنکَ . (1) آنچه را که او (دیگری) بدان نیازمندتر از توست ، بهره خویش مساز .

و برخورد خوشتنها ادبی که در تعریفی که از ایثار ارائه شد ، نمی گنجد ، ادب برخورد ایثارگر با طرف ایثار است که بی تردید ، رعایت این ادب ، شرط کمال ایثار است و بدون آن ، گاه ایثار ، ارزش اخلاقی خود را از دست می دهد و به فرموده امام علی علیه السلام : وَجهٌ مُستَبشِرٌ خَیرٌ مِن قَطوبٍ مُؤثرٍ . (2) خوش رو ، از ترش رویِ ایثارگر ، بهتر است .

.

1- .ر . ک : ص 156 ح 62 .
2- .ر . ک : ص 152 ح 56 .

ص: 118

الفصل الأول : الحثّ علی الإیثارالکتاب«وَ یُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » . (1)

«وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْکِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا* إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاءً وَ لَا شُکُورًا ». (2)

الحدیثالکافی عن أبان بن تغلب :قُلتُ [ لِأَبی عَبدِاللّهِ علیه السلام ] : أخبِرنی عَن حَقِّ المُؤمِنِ عَلَی المُؤمِنِ . فَقالَ : یا أبانُ ، دَعهُ لا تَرِدهُ . قُلتُ : بَلی جُعِلتُ فِداکَ ! فَلَم أزَل اُرَدِّدُ عَلَیهِ . فَقالَ : یا أبانُ ، تُقاسِمُهُ شَطرَ (3) مالِکَ ، ثُمَّ نَظَرَ إلَیَّ فَرَأی ما دَخَلَنی ، فَقالَ : یا أبانُ ، أما تَعلَمُ أنَّ اللّهَ عز و جل قَد ذَکَرَ المُؤثِرینَ عَلی أنفُسِهِم (4) ؟ قُلتُ : بَلی جُعِلتُ فِداکَ! فَقالَ : أمّا إذا أنتَ قاسَمتَهُ فَلَم تُؤثِرهُ بَعدُ ، إنَّما أنتَ وهُوَ سَواءٌ ؛ إنَّما تُؤثِرُهُ إذا أنتَ أعطَیتَهُ مِنَ النِّصفِ الآخَرِ . (5)

.

1- .الحشر : 9 . والخَصاصَه : الفَقر والحاجَه إلی الشیء (النهایه : ج 2 ص 37 «خصص») .
2- .الإنسان : 8 و 9.
3- .الشَّطْر : النِّصف (النهایه : ج 2 ص 473 «شطر»).
4- .إشاره إلی قوله تعالی : «وَ یُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ» .
5- .الکافی : ج 2 ص 172 ح 8 ، مصادقه الإخوان : ص 141 ح 2 نحوه ، بحار الأنوار : ج 74 ص 249 ح 46 .

ص: 119



فصل یکم : تشویق به ایثار

فصل یکم : تشویق به ایثارقرآن«و [دیگران را] بر خویشتن مقدّم می دارند ، هرچند خودشان نیازمند باشند . و آنها که از آزمندیِ نفس خویش ، مصون بمانند ، آنان ، همان رستگاران اند» .

«و خوردنی را ، با وجود دوست داشتن آن ، به بینوا و یتیم و اسیر می خورانند [و در دل می گویند :] ما شما را فقط برای خدا اطعام می کنیم و از شما هیچ پاداش و یا سپاسی نمی خواهیم» .

حدیثالکافی به نقل از اَبان بن تغلب :[به امام صادق علیه السلام ] گفتم : مرا از حقّ مؤمن بر مؤمن ، آگاه فرما . فرمود : «ابان! این موضوع را بگذار و از آن بگذر» . گفتم : نه ، فدایت شوم . و به ایشان ، اصرار ورزیدم. پس فرمود : «ای ابان! [از حقوق مؤمن بر مؤمن ، این است که] دارایی ات را با او به دو نیم ، قسمت کنی» . سپس به من نگریست و چون حالت [اعجابِ] دست داده به مرا دید ، فرمود : «ای ابان! مگر نمی دانی که خداوند عز و جل از ایثارگران ، یاد کرده است؟ (1) » . گفتم : چرا ، فدایت شوم. فرمود : «هر گاه دارایی ات را با او قسمت کنی ، هنوز ایثار نکرده ای ؛ بلکه تو و او یکسانید . وقتی ایثار می کنی که از نیم دیگر هم به او بدهی» .

.

1- .اشاره است به آیه شریف : «و [دیگران را] بر خویشتن مقدّم می دارند ، هرچند خودشان نیازمند باشند» .

ص: 120

الکافی عن أبی بصیر عن الإمام الباقر أو الإمام الصادق علیهماالسلام ، قالَ :قُلتُ لَهُ : أیُّ الصَّدَقَهِ أفضَلُ ؟ قالَ : جُهدُ المُقِلِّ (1) ، أما سَمِعتَ قَولَ اللّهِ عز و جل : «وَ یُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ» تَری هاهُنا فَضلاً؟ (2)

الکافی عن جمیل بن درّاج عن الإمام الصادق علیه السلام :خِیارُکُم سُمَحاؤُکُم ، وشِرارُکُم بُخَلاؤُکُم ، ومِن خالِصِ الإِیمانِ البِرُّ بِالإِخوانِ وَالسَّعیُ فی حَوائِجِهِم ، وإنَّ البارَّ بِالإِخوانِ لَیُحِبُّهُ الرَّحمنُ ، وفی ذلِکَ مَرغَمَهٌ لِلشَّیطانِ وتَزَحزُحٌ عَنِ النِّیرانِ ودُخولُ الجِنانِ . یا جَمیلُ ، أخبِر بِهذا غُرَرَ (3) أصحابِکَ . قُلتُ : جُعِلتُ فِداکَ! مَن غُرَرُ أصحابی؟ قالَ : هُمُ البارّونَ بِالإِخوانِ فِی العُسرِ وَالیُسرِ ، ثُمَّ قالَ : یا جَمیلُ ، أما إنَّ صاحِبَ الکَثیرِ یَهونُ عَلَیهِ ذلِکَ ، وقَد مَدَحَ اللّهُ عز و جل فی ذلِکَ صاحِبَ القَلیلِ ، فَقالَ فی کِتابِهِ : «وَ یُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » . (4)

.

1- .جُهْد المُقِلّ : أی قَدْر ما یَحتمله حال القَلیل المال (النهایه : ج 1 ص 320 «جهد») .
2- .الکافی : ج 4 ص 18 ح 3 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 70 ح 1751 عن الإمام الصادق علیه السلام ،ثواب الأعمال : ص 170 ح 16 ، بحار الأنوار : ج 96 ص 179 ح 15.
3- .الغُرّه من المَتاع : خِیاره ورأسه. والغُرّه من القوم : شریفهم وسیّدهم ؛ یقال : هو غُرَّه قومه ومن غُرَر قومه (تاج العروس : ج 7 ص 303 «غرر») .
4- .الکافی : ج 4 ص 41 ح 15 ، کتاب من لایحضره الفقیه : ج 2 ص 61 ح 1707 ، الأمالی للمفید : ص 291 ح 9 ، الخصال : ص 96 ح 42 ، الأمالی للطوسی : ص 68 ح 98 ، مشکاه الأنوار : ص 154 ح 381 وفی الأربعه الأخیره «صالح الأعمال» بدل «خالص الإیمان» ولیس فیها «وإنّ البارّ بالإخوان لیحبّه الرحمن» ، بحار الأنوار : ج 74 ص 394 ح 18.

ص: 121

الکافی به نقل از ابو بصیر :به امام [باقر یا صادق علیهماالسلام] گفتم : کدام صدقه برتر است؟ فرمود : «دِهِش بینوا . این سخن خدای عز و جل را نشنیده ای که : «و [دیگران را ]بر خویشتن ، مقدّم می دارند ، هرچند خودشان نیازمند باشند» . آیا در این جا مازادی می بینی؟ (1) » .

الکافی به نقل از جمیل بن درّاج :امام صادق علیه السلام فرمود : «بهترینِ شما سخاوتمندان شمایند و بدترینتان ، بخیلانتان . از خلوص ایمان است : نیکی کردن به برادران و کوشش برای رفع حوائج آنان . خداوند مهربان ، نیکی کننده به برادران را دوست می دارد و این کار ، مایه طرد و خواری شیطان ، دوری از آتش و ورود به بهشت است . ای جمیل! این را به آگاهی یاران برجسته ات نیز برسان» . گفتم : فدایت شوم! یاران برجسته ام کیان اند؟ فرمود : «آنان اند که در سختی و آسایش ، به برادران ، نیکی می کنند» . سپس فرمود : «ای جمیل! بدان که این کار ، برای افراد توانگر ، آسان است ؛ امّا خداوند عز و جل در این زمینه ، آن را که مالِ اندک دارد [و در عین حال ، همان را ایثار می کند] ، ستوده و در کتاب خود ، فرموده است : «و [دیگران را] بر خویشتن ، مقدّم می دارند ، هرچند خودشان نیازمند باشند ، و آنها که از آزمندیِ نفس خویش مصون بمانند ، آنان ، همان رستگاران اند» ».

.

1- .یعنی آیا در آیه ، قیدی در خصوص این که مازاد نیاز خود را عطا می کنند ، می بینی؟ م .

ص: 122

الإمام الصادق علیه السلام :لَیسَ البِرُّ بِالکَثرَهِ ؛ وذلِکَ أنَّ اللّهَ عز و جل یَقولُ فی کِتابِهِ : «وَ یُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ» ، ثُمَّ قالَ : «وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » ، ومَن عَرَفهُ اللّهُ عز و جلبِذلِکَ أحَبَّهُ اللّهُ ، ومَن أحَبَّهُ اللّهُ تَبارَکَ وَتعالی وَفّاهُ أجرَهُ یَومَ القِیامَهِ بِغَیرِ حِسابٍ . (1)

الإمام علیّ علیه السلام :مَن آثَرَ عَلی نَفسِهِ استَحَقَّ اسمَ الفَضیلَهِ . (2)

عنه علیه السلام :الإِیثارُ فَضیلَهٌ ، الاِحتِکارُ رَذیلَهٌ . (3)

عنه علیه السلام :کُن عَفُوّا فی قُدرَتِکَ ، جَوادا فی عُسرَتِکَ ، مُؤثِرا مَعَ فاقَتِکَ ؛ یَکمُل لَکَ الفَضلُ . (4)

عنه علیه السلام :خَیرُ النّاسِ مَن کانَ فی عُسرِهِ مُؤثِرا صَبورا . (5)

.

1- .الکافی : ج 2 ص 206 ح 6 ، مصادقه الإخوان : ص 172 ح 2 کلاهما عن جمیل بن درّاج ، بحار الأنوار : ج74 ص 299 ح 35 .
2- .غررالحکم : ج 5 ص 380 ح 8845 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 435 ح 7522.
3- .غرر الحکم : ج 1 ص 39 ح 112 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 37 ح 787 و 788 .
4- .غرر الحکم : ج 4 ص 611 ح 7179 ، عیون الحکم و المواعظ : ص 393 ح 6667 وفیه «الفضائل» بدل «الفضل».
5- .غرر الحکم : ج 3 ص 435 ح 5028 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 238 ح 4537 .

ص: 123

امام صادق علیه السلام :نیکی کردن ، به دِهِش بسیار نیست ؛ چرا که خداوند عز و جل در کتاب خویش می فرماید : «و [دیگران را] بر خویشتن ، مقدّم می دارند ، هر چند خودشان نیازمند باشند» . سپس می فرماید : «و آنها که از آزمندیِ نفس خویش ، مصون بمانند ، آنان ، همان رستگاران اند» . کسی که خداوند عز و جل این نکته را به او بشناسانَد ، محبوب اوست و هر کس که خداوند تبارک و تعالی دوستش بدارد ، در روز قیامت ، مزد و پاداش او را بی حساب و کامل می دهد.

امام علی علیه السلام :کسی که ایثار کند ، سزامند نام برداری به فضیلت است.

امام علی علیه السلام :ایثار کردن ، یک فضیلت است و انحصارطلبی ، یک رذیلت.

امام علی علیه السلام :در هنگامی که قدرت داری ، باگذشت باش ، و در گاهِ تنگ دستی ات بخشنده ، و در وقت نیازمندی ات ، ایثارگر باش تا فضل تو کامل گردد.

امام علی علیه السلام :بهترینِ مردم ، کسی است که در تنگ دستی اش ایثارگر و شکیبا باشد.

.


ص: 124

عنه علیه السلام :مَن آثَرَ عَلی نَفسِهِ بالَغَ فِی المُرُوءَهِ . (1)

عنه علیه السلام :ذَلِّلوا أخلاقَکُم بِالمَحاسِنِ ، وقودوها إلَی المَکارِمِ ، وعَوِّدوا أنفُسَکُمُ الحِلمَ ، وَاصبِروا عَلَی الإِیثارِ عَلی أنفُسِکُم فیما تَجمُدونَ عَنهُ (2) . (3)

مستدرک الوسائل :عَن أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام أنَّهُ رَأی یَوما جَماعَهً ، فَقالَ : مَن أنتُم؟ قالوا : نَحنُ قَومٌ مُتَوَکِّلونَ . فَقالَ : ما بَلَغَ بِکُم تَوَکُّلُکُم؟ قالوا : إذا وَجَدنا أکَلنا ، وإذا فَقَدنا صَبَرنا . فَقالَ علیه السلام : هکَذا یَفعَلُ الکِلابُ عِندَنا! فَقالوا : کَیفَ نَفعَلُ یا أمیرَ المُؤمِنینَ ؟ فَقالَ : کَما نَفعَلُهُ ؛ إذا فَقَدنا شَکَرنا ، وإذا وَجَدنا آثَرنا . (4)

الرساله القشیریّه :سَأَلَ شَقیقٌ البَلخِیُّ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ علیه السلام عَنِ الفُتُوَّهِ ، فَقالَ : ما تَقولُ أنتَ؟ فَقالَ شَقیقٌ : إن اُعطینا شَکَرنا ، وإن مُنِعنا صَبَرنا . فَقالَ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ علیه السلام : الکِلابُ عِندَنا بِالمَدینَهِ تَفعَلُ کَذلِکَ ! فَقالَ شَقیقٌ : یَابنَ بِنتِ رَسولِ اللّهِ ، مَا الفُتُوَّهُ عِندَکُم؟ فَقالَ : إن اُعطینا آثَرنا ، وإن مُنِعنا شَکَرنا . (5)

.

1- .غرر الحکم : ج 5 ص 255 ح 8225 .
2- .یقال : جَمَدَ یجمُدُ : إذا بخِل بما یلزمه من الحقّ (النهایه : ج 1 ص 292 «جمد»). وفی مشکاه الأنوار و بحارالأنوار : «تحمدون».
3- .تحف العقول : ص 224 ، مشکاه الأنوار : ص 317 ح 1003 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 64 ح 157 .
4- .مستدرک الوسائل : ج 7 ص 217 ح 8076 نقلاً عن أبی الفتوح الرازی فی تفسیره.
5- .الرساله القشیریّه : ص 230 ، شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 11 ص 217 ، سبل الهدی والرشاد : ج 1 ص 474 ؛ الصراط المستقیم : ج 1 ص 158 من دون إسناد إلی أحد من أهل البیت علیهم السلام ، إرشاد القلوب : ص 123 کلاهما نحوه .

ص: 125

امام علی علیه السلام :کسی که ایثار کند ، در مروّت ، به اوج رسیده است.

امام علی علیه السلام :اخلاق خود را رام خوبی ها و کمالات کنید و آنها را به سوی خصلت های والا بکشانید . خویشتن را به بردباری عادت دهید و در آنچه بخل می ورزید ، با شکیبایی ایثار کنید.

مستدرک الوسائل :روایت شده است که روزی امیر مؤمنان علیه السلام ، گروهی را دید . پرسید : «شما کیستید؟» . گفتند : ما جماعتی اهل توکّل هستیم . فرمود : «توکّلتان ، شما را به چه رسانیده است؟» . گفتند : هر گاه چیزی بیابیم ، می خوریم ، و اگر نیابیم ، شکیبایی می کنیم. فرمود : «سگ های ما هم همین کار را می کنند!» . گفتند : پس چه کنیم ، ای امیر مؤمنان؟ فرمود : «کاری را که ما می کنیم : هر گاه نداشته باشیم ، شکر می کنیم و هر گاه به دست آوریم ، ایثار می کنیم».

الرساله القشیریّه :شقیق بلخی از امام صادق علیه السلام از فتوّت پرسید . فرمود : «تو [خود،] چه می گویی؟» . شقیق گفت : اگر به ما عطا شود ، شکر می گزاریم و اگر از ما دریغ گردد ، شکیبایی می ورزیم. امام صادق علیه السلام فرمود : «سگ های مدینه نیز چنین می کنند!» . شقیق گفت : ای پسر دختر پیامبر خدا! به نظر شما فتوّت چیست؟ فرمود : «اگر به ما عطا شود ، ایثار می کنیم و اگر از ما دریغ گردد ، شکر می گزاریم» .

.


ص: 126

الکافی عن علیّ بن سوید عن الإمام الکاظم علیه السلام قالَ :قُلتُ لَهُ : أوصِنی . فَقالَ : آمُرُکَ بِتَقوَی اللّهِ ، ثُمَّ سَکَتَ . فَشَکَوتُ إلَیهِ قِلَّهَ ذاتِ یَدی ، وقُلتُ : وَاللّهِ ، لَقَد عَریتُ حَتّی بَلَغَ مِن عُریَتی أنَّ أبا فُلانٍ نَزَعَ ثَوبَینِ کانا عَلَیهِ وکَسانیهِما ! فَقالَ : صُم وتَصَدَّق . قُلتُ : أتَصَدَّقُ مِمّا وَصَلَنی بِهِ إخوانی وإن کانَ قَلیلاً؟ قالَ : تَصَدَّق بِما رَزَقَکَ اللّهُ ولَو آثَرتَ عَلی نَفسِکَ . (1)

الإمام العسکریّ علیه السلام فِی التَّفسیرِ المَنسوبِ إلَیهِ :شیعَهُ عَلِیٍّ علیه السلام هُمُ الَّذینَ یُؤثِرونَ إخوانَهُم عَلی أنفُسِهِم ولَو کانَ بِهِم خَصاصَهٌ . (2)

.

1- .الکافی : ج 4 ص 18 ح 2 ، وسائل الشیعه : ج 6 ص 301 ح 12415 .
2- .التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 319 ح 161 عن یوسف بن زیاد وعلیّ بن سیّار ، بحار الأنوار : ج 68 ص 162 ح 11.

ص: 127

الکافی به نقل از علی بن سوید :به امام کاظم علیه السلام گفتم : به من سفارشی کن. فرمود : «تو را به پروامندی از خدا سفارش می کنم» . آن گاه سکوت کرد . من از تنگ دستی خود ، نزد او شِکوه کردم و گفتم : به خدا سوگند ، برهنه ام و برهنگی ام به جایی رسیده که فلانی ، دو جامه خویش را از تَنَش در آورْد و به من پوشاند! فرمود : «روزه بگیر و صدقه بده» . گفتم : از آنچه برادرانم به من عطا می کنند ، هرچند اندک ، صدقه بدهم؟ فرمود : «آنچه را که خداوند ، روزی تو می کند ، صدقه بده ، هرچند ایثار کنی [و خودت به آن ، محتاج باشی]» .

امام عسکری علیه السلام در تفسیر منسوب به ایشان :شیعیان علی علیه السلام ، آن کسانی اند که برادرانشان را بر خودشان مقدّم می دارند ، هرچند خودشان نیازمند باشند .

.


ص: 128

الفصل الثانی : قیمه الإیثار2 / 1أعلی مَراتِبِ الإِیمانِالإمام علیّ علیه السلام :الإِیثارُ أحسَنُ الإِحسانِ ، وأعلی مَراتِبِ الإِیمانِ . (1)

الاُصول الستّه عشر عن زید الزرّاد :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : نَخشی ألّا نَکونَ مُؤمِنینَ! قالَ : ولِمَ ذاکَ ؟ فَقُلتُ : وذلِکَ أنّا لا نَجِدُ فینا مَن یَکونُ أخوهُ عِندَهُ آثَرَ مِن دِرهَمِهِ ودینارِهِ ، ونَجِدُ الدّینارَ وَالدِّرهَمَ آثَرَ عِندَنا مِن أخٍ قَد جَمَعَ بَینَنا وبَینَهُ مُوالاهُ أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام ! فَقالَ : کَلّا ، إنَّکُم مُؤمِنونَ ، ولکِن لا تُکمِلونَ إیمانَکُم حَتّی یَخرُجَ قائِمُنا ، فَعِندَها یَجمَعُ اللّهُ أحلامَکُم (2) فَتَکونونَ مُؤمِنینَ کامِلینَ ، ولَو لَم یَکُن فِی الأَرضِ مُؤمِنونَ کامِلونَ (3) إذا لَرَفَعَنَا اللّهُ إلَیهِ وأنکَرتُمُ الأَرضَ وأنکَرتُمُ (4) السَّماءَ . (5)

راجع : ص 138 ح 41 .

.

1- .غرر الحکم : ج 2 ص 31 ح 1705 .
2- .الحِلْم : العَقل ، والجمع : أحلام (القاموس المحیط : ج 4 ص 99 «حلم») .
3- .فی المصدر : «مؤمنین کاملین» ، والتصویب من بحار الأنوار .
4- .فی نسخه : «وأنکرتکم» فی کلا الموضعین .
5- .الاُصول الستّه عشر : ص 127 ح 20 ، بحار الأنوار : ج 67 ص 350 ح 54 .

ص: 129



فصل دوم : ارزش ایثار

2 / 1 بالاترینِ مراتب ایمان

فصل دوم : ارزش ایثار2 / 1بالاترینِ مراتب ایمانامام علی علیه السلام :ایثار ، بهترین احسان و بالاترین مرتبه ایمان است.

الاُصول الستّه عشر به نقل از زید زرّاد :به امام صادق علیه السلام گفتم : بیم آن داریم که مؤمن نباشیم! فرمود : «چرا؟» . گفتم : چون در میان خود ، کسی را نمی یابیم که برادرش را بر درهم و دینارش ترجیح دهد ؛ بلکه دینار و درهم در نزد ما ، مقدّم بر برادری است که ولایت امیر مؤمنان ، ما و او را گِرد هم آورده است! فرمود : «نه ، شما مؤمن هستید ؛ لیکن ایمانتان کامل نمی گردد ، مگر آن گاه که قائم ما ظهور کند . در آن هنگام است که خداوند ، خِرَدهای شما را به کمال می رساند و مؤمنِ کامل می شوید . اگر در روی زمین ، مؤمنانی کامل وجود نداشت ، در آن صورت ، خداوند ، ما را به پیشگاه خود ، بالا می بُرد [و از میان شما رَخت بر می بستیم ]و شما ، زمین و آسمان را نمی شناختید (نظام آفرینش به هم می ریخت) .

ر . ک : ص 139 ح 41 .

.


ص: 130

2 / 2أعلَی المَکارِمِالإمام علیّ علیه السلام :الإِیثارُ أعلَی المَکارِمِ . (1)

عنه علیه السلام :خَیرُ المَکارِمِ الإِیثارُ . (2)

عنه علیه السلام :غایَهُ المَکارِمِ الإِیثارُ . (3)

عنه علیه السلام :لا تَکمُلُ المَکارِمُ إلّا بِالعَفافِ وَالإِیثارِ . (4)

2 / 3أعلَی الإِحسانِالإمام علیّ علیه السلام :الإِیثارُ أعلَی الإِحسانِ . (5)

عنه علیه السلام :الإِیثارُ أشرَفُ الإِحسانِ . (6)

عنه علیه السلام :الإِیثارُ غایَهُ الإِحسانِ . (7)

عنه علیه السلام :مِن أحسَنِ الإِحسانِ الإِیثارُ . (8)

.

1- .غرر الحکم : ج 1 ص 242 ح 986 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 19 ح 91 .
2- .غرر الحکم : ج 3 ص 421 ح 4953 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 237 ح 4510 .
3- .غرر الحکم : ج 4 ص 371 ح 6361 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 349 ح 5930 نحوه .
4- .غرر الحکم : ج 6 ص 396 ح 10745 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 540 ح 10005 .
5- .غرر الحکم : ج 1 ص 235 ح 951 .
6- .غرر الحکم : ج 1 ص 107 ح 399 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 33 ح 593.
7- .غرر الحکم : ج 1 ص 215 ح 861 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 51 ح 1318.
8- .غرر الحکم : ج 6 ص 34 ح 9386 .

ص: 131



2 / 2 عالی ترین خصلت اخلاقی

2 / 3 بالاترین نیکوکاری

2 / 2عالی ترین خصلت اخلاقیامام علی علیه السلام :ایثار ، عالی ترین خصلت اخلاقی است .

امام علی علیه السلام :بهترینِ خصلت های اخلاقی ، ایثار است.

امام علی علیه السلام :نقطه اوجِ خصلت های اخلاقی ، ایثار است.

امام علی علیه السلام :خصلت های والای انسانی ، جز با عفّت و ایثار ، کامل نمی گردد .

2 / 3بالاترین نیکوکاریامام علی علیه السلام :ایثار ، بالاترین نیکوکاری است.

امام علی علیه السلام :ایثار ، برجسته ترین نیکوکاری است.

امام علی علیه السلام :ایثار ، اوج نیکوکاری است.

امام علی علیه السلام :از بهترین نیکوکاری ها ، ایثار است.

.


ص: 132

2 / 4أحسَنُ الکَرَمِالإمام علیّ علیه السلام :أحسَنُ الکَرَمِ الإِیثارُ . (1)

عنه علیه السلام :الإِیثارُ أعلی مَراتِبِ الکَرَمِ ، وأفضَلُ الشِّیَمِ (2) . (3)

عنه علیه السلام :الإِیثارُ أشرَفُ الکَرَمِ . (4)

عنه علیه السلام :کَفی بِالإِیثارِ مَکرُمَهً . (5)

عنه علیه السلام :حَسبُ المَرءِ . . . ومِن کَرَمِهِ إیثارُهُ عَلی نَفسِهِ . (6)

عنه علیه السلام :عِندَ الإِیثارِ عَلَی النَّفسِ تَتَبَیَّنُ جَواهِرُ الکُرَماءِ . (7)

الإمام الصادق علیه السلام :الجودُ زَکاهُ السَّعادَهِ ، وَالإِیثارُ عَلَی النَّفسِ موجِبٌ لِاسمِ الکَرَمِ . (8)

2 / 5شیمَهُ الأَبرارِالإمام علیّ علیه السلام :الإِیثارُ شیمَهُ الأَبرارِ . (9)

.

1- .غرر الحکم : ج 2 ص 382 ح 2914 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 118 ح 2627.
2- .الشِّیمه : الطبیعه والخُلُق (تاج العروس : ج 16 ص 396 «شیم»).
3- .غرر الحکم : ج 1 ص 372 ح 1419 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 19 ح 91 نحوه وراجع : سبل الهدی والرشاد : ج 1 ص 444 .
4- .غرر الحکم : ج 1 ص 228 ح 916 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 23 ح 186.
5- .غرر الحکم : ج 4 ص 578 ح 7047 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 385 ح 6509.
6- .کشف الغمّه : ج 3 ص 137 ، نزهه الناظر : ص 70 ح 11 عن الحارث الهمدانی ، أعلام الدین : ص 292 کلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 78 ص 80 ح 66 .
7- .غرر الحکم : ج 4 ص 326 ح 6226 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 338 ح 5769 .
8- .نهایه الإرب : ج 3 ص 204.
9- .غرر الحکم : ج 1 ص 159 ح 606 و ص 222 ح 882 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 23 ح 197.

ص: 133



2 / 4 بهترین بزرگواری

2 / 5 خوی نیکان

2 / 4بهترین بزرگواریامام علی علیه السلام :بهترین بزرگواری ، ایثار است.

امام علی علیه السلام :ایثارگری ، عالی ترین مرتبه بزرگواری و برترین خوی و خصلت است.

امام علی علیه السلام :ایثار ، شریف ترین بزرگواری است.

امام علی علیه السلام :در بزرگواریِ آدمی ، همین بس که ایثارگر باشد.

امام علی علیه السلام :از بزرگواری مرد ، همین بس که دیگران را بر خود ، مقدّم بدارد .

امام علی علیه السلام :در هنگام ایثار است که گوهر کریمان ، نمایان می شود.

امام صادق علیه السلام :گشاده دستی ، زکات نیک بختی است ، و از خود گذشتگی ، ایجاب کننده نام بزرگواری .

2 / 5خوی نیکانامام علی علیه السلام :ایثار ، خوی نیکان است.

.


ص: 134

عنه علیه السلام :الإِیثارُ سَجِیَّهُ الأَبرارِ ، وشیمَهُ الأَخیارِ . (1)

2588.الإمام الباقر علیه السلام :عنه علیه السلام :مِن شِیَمِ الأَبرارِ حَملُ النُّفوسِ عَلَی الإِیثارِ . (2)2 / 6زینَهُ الزُّهدِ2590.وقعه صفّین :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الإِیثارُ زینَهُ الزُّهدِ ، وبَذلُ المَوجودِ زینَهُ الیَقینِ . (3)2 / 7أفضَلُ الاِختِیارِ2590.وقعه صِفّین :الإمام علیّ علیه السلام :مِن أفضَلِ الاِختِیارِ التَّحَلّی بِالإِیثارِ . (4)2 / 8أفضَلُ العِبادَهِ2592.تاریخ الطبری ( به نقل از ابو مِخنَف ) الإمام علیّ علیه السلام :الإِیثارُ أفضَلُ عِبادَهٍ ، وأجَلُّ سِیادَهٍ . (5)2 / 9أفضَلُ السَّخاءِ2594.تاریخ الطبری عن عبد الرحمن بن جندب عن أبیه ( فی ذِکرِ مَا احتَوَت عَلَیهِ وَثیقَهُ التَّحکیم ) الإمام علیّ علیه السلام :أفضَلُ السَّخاءِ الإِیثارُ . (6) .

1- .غرر الحکم : ج 2 ص 164 ح 2208.
2- .غرر الحکم : ج 6 ص 28 ح 9350 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 469 ح 8553 .
3- .جامع الأخبار : ص 337 ح 947 ، کنزالفوائد : ج 1 ص 299 عن الإمام علیّ علیه السلام وفیه « بذل المجهود زینه المعروف» بدل «بذل الموجود زینه الیقین» ، بحار الأنوار : ج 77 ص 131 ح 14.
4- .غرر الحکم : ج 6 ص 44 ح 9436 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 471 ح 8607 .
5- .غرر الحکم : ج 1 ص 300 ح 1148 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 29 ح 439.
6- .غرر الحکم : ج 2 ص 378 ح 2888 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 111 ح 2405.

ص: 135



2 / 6 زیور زهد

2 / 7 بهترین انتخاب

2 / 8 برترین عبادت

2 / 9 برترین سخاوت

2594.تاریخ الطبری ( به نقل از عبد الرّحمان بن جُندَب ، از پدرش در ب ) امام علی علیه السلام :ایثار ، خصلت نیکان و خوی خوبان است.2595.شرح نهج البلاغه عن أبی إسحاق الشیبانی :امام علی علیه السلام :وا داشتن نفس به ایثار ، از خصلت های نیکان است.2 / 6زیور زهد2595.شرح نهج البلاغه ( به نقل از ابو اسحاق شیبانی ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ایثار ، زیور زهد است و بخشیدن داشته ها ، زیور یقین.2 / 7بهترین انتخاب2598.تاریخ الطبری عن عُماره بن ربیعه الجرمی :امام علی علیه السلام :یکی از بهترین انتخاب ها ، آراسته شدن به زیور ایثارگری است.2 / 8برترین عبادت2599.تاریخ الطبری ( به نقل از فُضَیل بن خدیج کِنْدی ) امام علی علیه السلام :ایثار ، برترین عبادت و شکوهمندترین آقایی است.2 / 9برترین سخاوت2600.تاریخ الطبری : ( به نقل از ابوجَناب ) امام علی علیه السلام :برترین سخاوت ، ایثار است.

.


ص: 136

2 / 10عَلامَهُ صِدقِ الصَّدیقِ2602.مروج الذّهب :الإمام علیّ علیه السلام :الصَّدیقُ الصَّدوقُ مَن نَصَحَکَ فی عَیبِکَ ، وحَفِظَکَ فی غَیبِکَ ، وآثَرَکَ عَلی نَفسِهِ . (1)2603.نهج البلاغه ( مِن خُطبَهٍ لَهُ علیه السلام بَعدَ انصِرافِهِ م ) عنه علیه السلام :أخوکَ الصَّدیقُ مَن وَقاکَ بِنَفسِهِ ، وآثَرَکَ عَلی مالِهِ ووُلدِهِ وعِرسِهِ . (2) .

1- .غرر الحکم : ج 2 ص 76 ح 1904.
2- .غرر الحکم : ج 2 ص 111 ح 2014 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 71 ح 1797 نحوه .

ص: 137



2 / 10 نشانه صداقت دوست

2 / 10نش




انه صداقت دوست2604.امام باقر علیه السلام :امام علی علیه السلام :دوستِ راستین ، کسی است که از سرِ صدق ، عیبت را به تو گوشزد کند و در نبودت ، تو را پاس بدارد و تو را بر خویشتن ، برگزیند .2605.تاریخ الطبری عن جندب الأزدی ( فی بَیانِ مَسیرِ الإِمامِ علیه السلام مِن صِفّی ) امام علی علیه السلام :برادر راستین تو ، کسی است که با جانش تو را پاس بدارد و تو را بر مال و زن و فرزندان خویش ، مقدّم بدارد.

.


ص: 138

الفصل الثالث : برکات الإیثار3 / 1الفلاحالکتاب«وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » . (1)

الحدیث2608.تاریخ الطبری ( به نقل از عُماره بن ربیعه ، در توصیف یاران امام ) الإمام الصادق علیه السلام فی صِفَهِ الکامِلینَ مِنَ المُؤمِنینَ :هُمُ البَرَرَهُ بِالإِخوانِ فی حالِ الیُسرِ وَالعُسرِ ، المُؤثِرونَ عَلی أنفُسِهِم فی حالِ العُسرِ ، کَذلِکَ وَصَفَهُمُ اللّهُ فَقالَ : «وَ یُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » ، فازوا وَاللّهِ وأفلَحوا . (2)راجع : ص 128 (الإیثار / الفصل الثانی / أعلی مراتب الإیمان) .

.

1- .الحشر : 9.
2- .الاُصول الستّه عشر : ص 128 ح 20 عن زید الزرّاد ، بحار الأنوار : ج 67 ص 351 ح 54.

ص: 139



فصل سوم : برکات ایثار

3 / 1 رستگاری

فصل سوم : برکات ایثار3 / 1رستگاریقرآن«و آنها که از آزمندیِ نفس (1) خویش ، مصون بمانند ، آنان ، همان رستگاران اند» .

حدیث2612.شرح نهج البلاغه :امام صادق علیه السلام در توصیف مؤمنان کامل :آنان ، کسانی اند که در آسایش و سختی به برادران ، نیکی می کنند ، و در هنگام تنگ دستی ، ایثار می کنند . این گونه ، خداوند ، ایشان را توصیف کرده و فرموده است : «و [دیگران را ]بر خویشتن ، مقدّم می دارند ، هرچند خودشان نیازمند باشند . و آنها که از آزمندیِ نفس خویش ، مصون بمانند ، آنان ، همان رستگاران اند» . به خدا سوگند که اینان ، کامیاب و رستگار شدند.ر . ک : ص 129 (ایثار / فصل دوم / بالاترینِ مراتب ایمان)

.

1- .کلمه «شُحّ» در متن عربی ، چنان که راغب در المفردات آورده ، به معنای «بُخل توأم با حرص» است که به «عادت» تبدیل شده باشد .

ص: 140

3 / 2انقِیادُ الأَحرار2614.وقعه صِفّین ( به نقل از جُرجانی ) الإمام علیّ علیه السلام :بِالإِیثارِ یُستَرَقُّ الأَحرارُ . (1)2615.البیان والتبیین :عنه علیه السلام :بِالإِیثارِ عَلی نَفسِکَ تَملِکُ الرِّقابَ . (2)3 / 3إیثارُ المُؤثَرِ عَلَیهِ2617.شرح نهج البلاغه عن أبی جناب الکلبی :الإمام علیّ علیه السلام :تَحَبَّب إلی خَلیلِکَ یُحبِبکَ ، وأکرِمهُ یُکرِمکَ ، وآثِرهُ عَلی نَفسِکَ یُؤثِرکَ عَلی نَفسِهِ وأهلِهِ . (3)3 / 4المَغفِرَه2618.تاریخ الطبری عن الزهری ( فی بَیانِ ما جَری بَینَ الحَکَمَینِ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أیُّمَا امرِیً اِشتَهی شَهوَهً فَرَدَّ شَهوَتَهُ وآثَرَ عَلی نَفسِهِ غَفَرَ اللّهُ لَهُ . (4)3 / 5الشَّفاعَه2619.تاریخ الطبری ( به نقل از ابو جَناب کلبی ، در بیان ملاقات داورا ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :سَلَکَ رَجُلانِ مَفازَهً (5) : عابِدٌ وَالآخَرُ بِهِ رَهَقٌ (6) ، فَعَطَشَ العابِدُ حَتّی سَقَطَ ، فَجَعَلَ صاحِبُهُ یَنظُرُ إلَیهِ ، ومَعَهُ میضَأَهٌ (7) فیها شَیءٌ مِن ماءٍ ، فَجَعَلَ یَنظُرُ إلَیهِ وهُوَ صَریعٌ ، فَقالَ : وَاللّهِ لَئِن ماتَ هذَا العَبدُ الصّالِحُ عَطَشا ومَعی ماءٌ لا اُصیبُ مِنَ اللّهِ خَیرا أبَدا ، ولَئِن سَقیتُهُ مائی لَأَموتَنَّ! فَتَوَکَّلَ عَلَی اللّهِ وعَزَمَ ، فَرَشَّ عَلَیهِ مِن مائِهِ وسَقاهُ فَضلَهُ ، فَقامَ حَتّی قَطَعَا المَفازَهَ .

فَیوقَفُ الَّذی بِهِ رَهَقٌ یَومَ القِیامَهِ لِلحِسابِ فِیُؤمَرُ بِهِ إلَی النّارِ ، فَتَسوقُهُ المَلائِکَهُ ، فَیَرَی العابِدَ ، فَیَقولُ : یا فُلانُ أما تَعرِفُنی؟

فَیَقولُ : ومَن أنتَ؟

فَیَقولُ : أنَا فُلانٌ الَّذی آثَرتُکَ عَلی نَفسی یَومَ المَفازَهِ .

فَیَقولُ : بَلی أعرِفُکَ .

فَیَقولُ لِلمَلائِکَهِ : قِفوا ! فَیَقِفونَ (8) ، ویَجیءُ حَتّی یَقِفَ فَیَدعوَ رَبَّهُ عز و جل ، فَیَقولُ : یا رَبِّ ، قَد تَعرِفُ یَدَهُ عِندی وکَیفَ آثَرَنی عَلی نَفسِهِ ، یا رَبِّ هَبهُ لی .

فَیَقولُ لَهُ : هُوَ لَکَ . فَیَجیءُ فَیَأخُذُ بِیَدِ أخیهِ فَیُدخِلُهُ الجَنَّهَ . (9) .

1- .غرر الحکم : ج 3 ص 199 ح 4187.
2- .غرر الحکم : ج 3 ص 227 ح 4293 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 186 ح 3788.
3- .غررالحکم : ج 3 ص 298 ح 4530 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 203 ح 4117.
4- .تاریخ دمشق : ج 31 ص 142 ح 6495 ، تفسیر الثعالبی : ج 2 ص 75 کلاهما عن ابن عمر ، کنز العمّال : ج 15 ص 787 ح 43112 ؛ تنبیه الخواطر : ج 1 ص 172 .
5- .المفازَه : البَرِّیَّه القَفْر (النهایه : ج 3 ص 478 «فوز») .
6- .الرَّهَق : غشیان المحارم من شرب الخمر ونحوه (لسان العرب : ج 10 ص 129 «رهق»).
7- .المِیضَأَهُ : المِطهَرَه یُتَوَضّأُ منها (المصباح المنیر : ص 663 «وضأ») .
8- .فی المصدر : «فیقفوا» ، والتصویب من کنزالعمّال .
9- .المعجم الأوسط : ج 3 ص 194 ح 2906 ، مسند أبی یعلی : ج 4 ص 187 ح 4197 کلاهما عن أنس ،کنزالعمّال : ج 6 ص 596 ح 17045.

ص: 141



3 / 2 بندگی آزادگان

3 / 3 ایثار متقابل

3 / 4 آمرزش

3 / 5 شفاعت

3 / 2بندگی آزادگان2621.العقد الفرید عن أبی الحسن ( فی ذِکرِ اجتِماعِ الحَکَمَینِ ) امام علی علیه السلام :با ایثار ، آزادگان به بندگی کشیده می شوند .2621.العقد الفرید ( به نقل از ابو الحسن ، در بیان گردهمایی دو داور ) امام علی علیه السلام :با ایثار ، اختیاردارِ دیگران می شوی.3 / 3ایثار متقابل2623.تاریخ الیعقوبی :امام علی علیه السلام :به دوستت مهر بِوَرز تا به تو مهر ورزد ، و او را گرامی بدار تا تو را گرامی بدارد ، و او را بر خویشتن ، مقدّم بدار تا او نیز تو را بر خویش و خانواده اش مقدّم بدارد.3 / 4آمرزش2624.امام علی علیه السلام ( برگرفته سخن وی پس از داوری و دریافت خبر داوران ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس چیزی هوس کند و دست رد به سینه هَوَس خویش زند و از خود گذشتگی کند ، خداوند ، او را می آمرزد.3 / 5شفاعت2627.صحیح البخاری عن أبی سلمه وعطاء بن یسار :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو مرد از بیابانی می گذشتند : یکی عابد و دیگری معصیتکار . عابد ، تشنه شد ، چندان که از پا افتاد . همسفرش که ابریقی با خود داشت و کمی آب در آن بود ، به آن عابد که به زمین افتاده بود ، می نگریست . با خود گفت : به خدا سوگند ، اگر این بنده نیک از تشنگی بمیرد در حالی که این آب با من است ، هرگز به خیری از خدا نخواهم رسید ، و اگر این آب را به او بنوشانم ، خودم خواهم مُرد . امّا او به خدا توکّل کرد و تصمیمش را گرفت و از آن آب به صورت عابد پاشید و باقی مانده اش را به او نوشانْد . عابد ، از جا برخاست و هر دو ، بیابان را پیمودند.

در روز قیامت ، آن معصیتکار را برای حسابرسی نگه می دارند و فرمان می رسد که او را به آتش ببرند . فرشتگان ، او را [به سوی دوزخ] می رانند . [در راه ، ]آن عابد را می بیند . می گوید : فلانی! مرا نمی شناسی؟

عابد می گوید : تو کیستی؟

مرد می گوید : من فلانی هستم که در آن روز گذشتن از بیابان ، تو را بر خویشتن ، ترجیح دادم.

عابد می گوید : آری ، می شناسمت .

پس به فرشتگان می گوید : بِایستید!

فرشتگان می ایستند و عابد می آید و می ایستد و پروردگارش عز و جل را می خواند و می گوید : ای پروردگار من! تو خود می دانی که او به من نیکی کرده و چگونه در حقّ من ایثار کرده است . پروردگارا! او را به من ببخش.

آن گاه خداوند می فرماید : «او از آنِ تو» .

پس عابد می آید و دست برادرش را می گیرد و او را به بهشت می بَرَد .

.


ص: 142

3 / 6الوُصولُ إلی دَرَجَهِ رِجالِ الأَعرافِ2627.صحیح البخاری :الإمام علیّ علیه السلام :المُوقِنونَ وَالمُخلِصونَ وَالمُؤثِرونَ مِن رِجالِ الأَعرافِ . (1) .

1- .غرر الحکم : ج 2 ص 94 ح 1975 ، عیون الحکم و المواعظ : ص 59 ح 1505 وفیه «المؤمنون» بدل «الموقنون».

ص: 143



3 / 6 رسیدن به مقام اَعرافیان

3 / 6رسیدن به مقام اَعرافیان2630.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام :اهل یقین و مخلصان و ایثارگران ، از اعرافیان اند. (1)

.

1- .اَعراف ، به جای بلند گفته می شود . ریشه این واژه ، «عرف» به معنای یال است (التبیان فی تفسیر القرآن : ج 4 ص 410) . گفته شده که «اعراف» ، بلندای حایل میان بهشت و دوزخ است (المیزان فی تفسیر القرآن ، ج 8 ص 121) . در باره این که «اهل اعراف» ، چه کسانی هستند ، در منابع حدیثی و تفسیری اقوال گوناگونی آمده و از جمله آنها این است که آنان ، اهل بیت علیهم السلام هستند (الکافی : ج 1 ص 184) .

ص: 144

3 / 7الدُّخولُ فی أعلی مَراتِبِ الجَنَّهِ2633.سنن أبی داود عن أبی سعید الخدری وأنس بن مالک عن ررسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام :یا عَلِیُّ ، إنَّهُ إذا کانَ یَومُ القِیامَهِ نادی مُنادٍ مِن بُطنانِ العَرشِ (1) : أینَ مُحِبّو عَلِیٍّ ومَن یُحِبُّهُ ؟ أینَ المُتَحابّونَ فِی اللّهِ ؟ أینَ المُتَباذِلونَ فِی اللّهِ؟ أینَ المُؤثِرونَ عَلی أنفُسِهِم ؟ أینَ الَّذینَ جَفَّت ألسِنَتُهُم مِنَ العَطَشِ ؟ أینَ الَّذینَ یُصَلّونَ بِاللَّیالی وَالنّاسُ نِیامٌ ؟ أینَ الَّذینَ یَبکونَ مِن خَشیَهِ اللّهِ؟ «لَاخَوْفٌ عَلَیْکُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ» (2) أینَ رُفَقاءُ النَّبِیِّ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ؟ أمِنوا وقَرّوا عَینا «ادْخُلُواْ الْجَنَّهَ أَنتُمْ وَ أَزْوَاجُکُمْ تُحْبَرُونَ » (3) . (4)2628.صحیح مسلم ( به نقل از ابو سعید خُدْری ) الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ لِلّهِ عز و جل جَنَّهً لا یَدخُلُها إلّا ثَلاثَهٌ : رَجُلٌ حَکَمَ عَلی نَفسِهِ بِالحَقِّ ، ورَجُلٌ زارَ أخاهُ المُؤمِنَ فِی اللّهِ ، ورَجُلٌ آثَرَ أخاهُ المُؤمِنَ فِی اللّهِ . (5)2629.صحیح مسلم ( به نقل از ابوذر ) تنبیه الخواطر عن سهل بن عبد اللّه :قالَ موسی علیه السلام : یا رَبِّ ، أرِنی دَرَجاتِ مُحَمَّدٍ واُمَّتِهِ .

قالَ : یا موسی ، إنَّکَ لَن تُطیقَ ذلِکَ ، ولکِن اُریکَ مَنزِلَهً مِن مَنازِلِهِ جَلیلَهً عَظیمَهً فَضَّلتُهُ بِها عَلَیکَ وعَلی جَمیعِ خَلقی .


قالَ : فَکَشَفَ لَهُ عَن مَلَکوتِ السَّماءِ فَنَظَرَ إلی مَنزِلَهٍ کادَت تَتلَفُ نَفسُهُ مِن أنوارِها وقُربِها مِنَ اللّهِ عز و جل ، قالَ : یا رَبِّ ، بِماذا بَلَّغتَهُ إلی هذِهِ الکَرامَهِ؟!

قالَ : بِخُلُقٍ اِختَصَصتُهُ بِهِ مِن بَینِهِم وهُوَ الإِیثارُ . یا موسی ، لا یَأتینی أحَدٌ مِنهُم قَد عَمِلَ بِهِ وَقتا مِن عُمُرِهِ (6) إلَا استَحیَیتُ مِن مُحاسَبَتِهِ ، وَبوَّأتُهُ (7) مِن جَنَّتی حَیثُ یَشاءُ . (8)راجع : ص 128 (الإیثار / الفصل الثانی / أعلی مراتب الإیمان) .

.

1- .من بطنان العرش : أی من وسطه ، وقیل : من أصله ، وقیل : البطنان : جمع بطن ؛ وهو الغامض من الأرض . یرید : من دواخل العرش (النهایه : ج 1 ص 137 «بطن»).
2- .الأعراف : 49.
3- .الزخرف : 70 .
4- .تفسیر فرات : ص 408 ح 547 عن عبداللّه بن الحسین عن أبیه عن جدّه عن الإمام علیّ علیه السلام ،بحار الأنوار : ج7 ص 211 ح 108 .
5- .الکافی : ج 2 ص 178 ح 11 ، الخصال : ص 131 ح 136 کلاهما عن محمّد بن قیس ، عدّه الداعی : ص 175 ، مشکاه الأنوار : ص 364 ح 1191 ، أعلام الدین : ص 115 عن محمّد بن قیس عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 74 ص 348 ح 11.
6- .فی المصدر : «عُمُرٍ» ، والتصویب من بقیه المصادر .
7- .بَوّأته : أسکنته (المصباح المنیر : ص 67 «بوأ»).
8- .تنبیه الخواطر : ج 1 ص 173 ، إحیاء العلوم : ج 3 ص 379.

ص: 145



3 / 7 وارد شدن به بالاترین مرتبه بهشت

3 / 7وارد شدن به بالاترین مرتبه بهشت2633.سنن أبی داوود ( به نقل از ابو سعید خُدْری و اَنَس بن مالک از پی ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خطاب به علی علیه السلام :ای علی! چون روز قیامت شود ، منادی ای از میان عرش ندا در می دهد : کجایند دوستداران علی و کسی که دوستش می دارد؟ کجایند آنان که به خاطر خدا با یکدیگر دوستی می ورزیدند؟ کجایند آنان که برای خدا به یکدیگر بخشش می کردند؟ کجایند ایثارگران؟ کجایند آنان که زبان هایشان از تشنگی خشکید؟ کجایند آنان که در نیمه های شب که مردم ، خفته بودند ، آنان نماز می گزاردند؟ کجایند آنان که از بیم خدا می گریستند؟ «بیمی بر شما نیست و اندوهگین نمی شوید» . کجایند همراهان پیامبر ، محمّد صلی الله علیه و آله ؟ آسوده خاطر باشید و شادمان . «شما و همسرانتان ، شادمانه به بهشت وارد شوید» .2634.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :امام باقر علیه السلام :خداوند ، بهشتی دارد که جز سه کس ، وارد آن نمی شود : مردی که علیه خود به حق داوری کند ؛ مردی که برای خدا به دیدن برادرش برود ، و مردی که به خاطر خدا برادر مؤمنش را بر خویشتن ، مقدّم بدارد.2635.المستدرک علی الصحیحین عن أنس :تنبیه الخواطر به نقل از سهل بن عبد اللّه :موسی علیه السلام گفت : ای پروردگار من! درجات محمّد و امّت او را به من بنمایان.

خداوند فرمود : «ای موسی! تو تاب دیدن آنها را نداری ؛ امّا [فقط] یک منزلت از منزلت های بزرگ و باشکوه او را به تو می نمایانم که به واسطه همان ، او را بر تو و بر تمام آفریدگانم برتری دادم» .

آن گاه ، خداوند از ملکوت آسمان برای او پرده برداشت و موسی علیه السلام ، منزلتی را

دید که از [شدّت ]پرتوهای آن و قُربش به خداوند ، نزدیک بود قالب تهی کند . گفت : پروردگارا! به واسطه چه چیز ، او را به این کرامت رساندی؟

فرمود : «به واسطه خصلتی که از میان ایشان ، آن را به او اختصاص دادم ، و آن خصلت ، ایثار است . ای موسی! هیچ یک از ایشان نیست که دمی از عمر خویش به این خصلت عمل کرده باشد ، مگر آن که از حسابرسی او شرم می کنم و در بهشت خود ، هر جا که او بخواهد ، جایش می دهم» .ر . ک : ص 129 (ایثار / فصل دوم / بالاترینِ مراتب ایمان)

.


ص: 146

. .


ص: 147

. .


ص: 148

الفصل الرابع :آداب الإیثار4 / 1الإِخلاصالکتاب« إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاءً وَ لَا شُکُورًا » . (1)

الحدیث2637.صحیح البخاری ( به نقل از یسیر بن عمرو ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ أوَّلَ النّاسِ یُقضی یَومَ القِیامَهِ عَلَیهِ . . . رَجُلٌ وَسَّعَ اللّهُ عَلَیهِ وأعطاهُ مِن أصنافِ المالِ کُلِّهِ ، فَاُتِیَ بِهِ فَعَرَّفَهُ نِعَمَهُ فَعَرَفَها ، قالَ : فَما عَمِلتَ فیها؟

قالَ : ما تَرَکتُ مِن سَبیلٍ تُحِبُّ أن یُنفَقَ فیها إلّا أنفَقتُ فیها لَکَ .

قالَ : کَذِبتَ! ولکِنَّکَ فَعَلتَ لِیُقالَ : هُوَ جَوادٌ ، فَقَد قیلَ . ثُمَّ اُمِرَ بِهِ فَسُحِبَ عَلی وَجهِهِ ، ثُمَّ اُلقِیَ فِی النّارِ . (2) .

1- .الإنسان : 9.
2- .صحیح مسلم : ج 3 ص 1514 ح 152 ، سنن النسائی : ج 6 ص 23 ، سنن الترمذی : ج 4 ص 592 ح 2382 نحوه وکلّها عن أبی هریره ، کنز العمّال : ج 3 ص 469 ح 7470 ؛ بحار الأنوار : ج 72 ص 305 ح 52 نقلاً عن أسرار الصلاه نحوه .

ص: 149



فصل چهارم : آداب ایثار

4 / 1 اخلاص

فصل چهارم : آداب ایثار4 / 1اخلاصقرآن«جز این نیست که ما ، شما را فقط برای خدا اطعام می کنیم و از شما هیچ پاداش و یا سپاسی نمی خواهیم» .

حدیث2642.الإمام الحسین عن الإمام علیّ علیهماالسلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نخستین کسی که در روز قیامت ، علیه او حکم می شود ... ، مردی است که خداوند به زندگی او گشایش داده و از انواع مال و منال به او عطا کرده است . پس او را می آورند و خداوند ، نعمت های خویش را [که در دنیا به وی داده بود ،] به او یادآور می شود و او از آنها آگاه می شود . [خداوند ]می فرماید : «با اینها چه کردی؟» .

می گوید : هیچ راهی نبود که تو دوست داشته باشی در آنها انفاق شود ، مگر این که به خاطر تو در آن راه ، انفاق کردم.

می فرماید : «دروغ می گویی! بلکه انفاق کردی تا بگویند : او آدم بخشنده ای است ، و این هم گفته شد» .

سپس فرمان داده می شود تا او را به رو بکشانند و در آتش افکنند .

.


ص: 150

2643.الفتوح عن حبیب بن عاصم الأزدی ( لِلإِمامِ عَلِیٍّ علیه السلام ) الأمالی للصدوق عن أبی عبداللّه عن أبیه علیهماالسلام فی تَفسیرِ الآیاتِ مِن سورَهِ «هَل أتی» : «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ » یَقولُ: عَلی شَهوَتِهِم لِلطَّعامِ وإیثارِهِم لَهُ «مِسْکِینًا» مِن مَساکینِ المُسلِمین «وَ یَتِیمًا » مِن یَتامَی المُسلِمین «وَ أَسِیرًا » مِن اُسارَی المُشرِکینَ ، و یَقولونَ إذا أطعَموهُم : «إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاءً وَ لَا شُکُورًا » (1) .

قالَ علیه السلام : وَاللّهِ ما قالوا هذا لَهُم، و لکِنَّهُم أضمَروهُ فیأنفُسِهِم، فَأَخبَرَ اللّهُ بِإِضمارِهِم، یَقولونَ : «لانُریدُ مِنکُم جَزاءً» تُکافِئونَنا بِهِ ، «ولا شُکورا »تُثنونَ عَلَینا بِهِ ، و لکِنّا إنَّما أطعَمناکُم لِوَجهِ اللّهِ و طَلَبِ ثَوابِهِ . (2)2644.المستدرک علی الصحیحین عن عامر بن واثله :الکافی عن علیّ بن أسباط عن بعض أصحابه عن الإمام الباقر علیه السلام :الإِبقاءُ عَلَی العَمَلِ أشَدُّ مِنَ العَمَلِ . قالَ : و مَا الإِبقاءُ عَلَی العَمَلِ؟ قالَ علیه السلام : یَصِلُ الرَّجُلُ بِصِلَهٍ ویُنفِقُ نَفَقَهً لِلّهِ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ ، فَکُتِبَ لَهُ سِرّا ، ثُمَّ یَذکُرُها فَتُمحی فَتُکتَبُ لَهُ عَلانِیَهً ، ثُمَّ یَذکُرُها فَتُمحی و تُکتَبُ لَهُ رِیاءً . (3)4 / 2حُبُّ المُؤثَرِ بِهِالکتاب« وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ » . (4)

الحدیث2647.إرشاد القلوب :الإمام الباقر علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ » :عَلی شَهوَتِهِم لِلطَّعامِ وإیثارِهِم لَهُ . (5) .

1- .الإنسان : 9 .
2- .الأمالی للصدوق : ص 333 ح 390 عن سلمه بن خالد عن الإمام الصادق علیه السلام ، روضه الواعظین : ص 180 ، بحار الأنوار : ج 35 ص 240 ح 1 و راجع : المناقب للکوفی : ج 1 ص 182 و 183 .
3- .الکافی : ج 2 ص 296 ح 16 ؛ بحار الأنوار : ج 70 ص 230 ح 6 و راجع : عدّه الداعی : ص 221 .
4- .الإنسان : 8.
5- .الأمالی للصدوق : ص 333 ح 390 عن سلمه بن خالد عن الإمام الصادق علیه السلام ، روضه الواعظین : ص 180 ، بحار الأنوار : ج 35 ص 240 ح 1 .
! .